سال نو!!!

سلام به همگی...سال نو به همه مبارک باد...هووووورا...دوباره یه سال نو رو شروع می کنیم...امیدوارم سال 1393پرازخنده و شادی براتون باشه...دوستتون دارم...بای

یه چیزی ....

سلام بچه ها...یه گله ازتون دارم...چرا بعضی که میان داستانا رو میخونن نظر نمیذارن؟...من گفتم شما راحت باشین رمز نذاشتم ونخواهم هم گذاشت...ولی الان که می بینم آمار بازدید کنندگان ازنظرات بیشتره..واقعا خیلی ناراحتم...اگه اینطوری پیش بره دیگه آپ نمی کنم آخه دارم الکی زحمت میکشم...به غیرازچند نفر که مرسی ازشون همیشه نظر میدن...

داستان تلافی-قسمت دوم

معرفی شخصیت ها... 

ندا:همون ندا خودمون دیگه...نه نه بذار اینطور بگم...ندا جونی...شناختین؟هههههه 

شهرزاد:پارسی دخت جیییییگر  

باران:فردوس  

پانیذ:مهسا  

آیدا:آیدا دوستمه... 

نازنین:نازنین هم دوستمه... 

پسرا هم تخیلی هستن...حالا بوفرمائید ایدام..ادامه...برو دیگه....

ادامه مطلب ...

داستان تلافی-قسمت اول

 

 

سلام بچه ها...یه خبر بد برا خودم دارم من اولین داستانی رو که شروع کردم:طعم شیرین قهوه تلخ بود...که حالا دفترشو گم کردم...و اون قسمتایی رو هم که ازش آپ کردم رو حذف میکنم...ولی به جاش یه داستان ایرانی که ندا و شهرزاد(پارسی دخت)و دوستای دیگم هستن..لطفا اگه کسی خواست اضاف شه داخله نظرات حتما بگه...لازمه بگم این داستان قسمتای خنده دار و طنز زیاد داره..حالا بفرمایید ادامه...نظر یادتون نره هاا..

ادامه مطلب ...

قلب شیشه ای-قسمت ششم

سلام بوفرمائید ادامه...اگه دوس دارین..نهههههههه شما وارد شین خوشتون هم میاد..هههههههه...بفرمائیییییید

ادامه مطلب ...