-
زندگی رویایی-قسمت سیزدهم
یکشنبه 11 خرداد 1393 13:18
سلام عزیزان من!!!!!ههههه خوفین شما؟؟؟منم خوفم چه خبرا؟؟؟بعله باید برین ادامه مطلب...چیه؟؟؟مشکلی داری؟؟؟خخخ منو ول کنین تخته ندارم اصن!!!!! -ویدا و لیدا کارتون بسیار بسیار خوب بود وآدام لمبرت ازتون کمال تشکر رو کرده(درواقع باید بگیم فقط کار لیدا بوده آخه ویدا همش غش کرده بود خخخخ) -آرتان ولوئیس کارشما هم بسیار دقیق...
-
سلام عرض می شود!!!!!!!!!!!!!!!
شنبه 10 خرداد 1393 19:51
سلام به شما دوستان گل گلاب که نظرم نمی دین توی این روزای بحرانی انرژی بدین!!!!با امتحانا خوش میگذره؟؟؟میخواسم بگم امروز امتحان عربی داشتیم از آب خوردن هم آسون تر بود!(بعله من زرنگم!ههههه)فقط تا الان فک کنم بد دادم!!!!خو یجورایی سخ بود دیگه چه کنم؟خخخ..حالا اینا رو بیخی براتون عکس گذاشتم بفرمائید ادامه...نظرم که باید...
-
زندگی رویایی-قسمت دوازدهم
دوشنبه 5 خرداد 1393 11:36
سلووم ببخشید نتونستم قولمو ادامه بدم یکی درمیون آپ کنم آخه الان حس زندگی رویایی اومده ولی تلافی هم آپ می کنم وقتی حسش بیاد...بعله بعله...حالا بفرمائید ادامه... بادقت وسلیقه عکس می گرفتم...فیلم هم برعهده ی ادوارد و جولیا بود...جولیا که اون بالا داشت کیف می کرد...والا...نگاهی باجیمی انداختم که بااخم روی پیشونیش با دقت...
-
زندگی رویایی-قسمت یازدهم
شنبه 3 خرداد 1393 21:56
سلام...خوبین؟چه خبر ازامتحانا؟خب...یه توضیحی بهتون میدم بعد برین ادامه مطلب...این قسمتایی که ویدا-لیدا-آرتا-ادوارد-آرتان رفتن کنسرت فکرکنم یکم طولانی می شه آخه باید کامل بنویسم البته خلاصش اینطوریه!!!!!ولی بالاخره گفتم بدونین...مرسی...ادامه... آرتان طبق معمول راننده امون بود!همه مون استرس داشتیم...اینکه چجوری رفتار...
-
تلافی-قسمت بیست وهشتم
پنجشنبه 1 خرداد 1393 11:55
سلام تلافی..تلافی...آها آها هه هه هه خل شدمه!بفرمائید ادامه......... داشتم فاتحه برای خودم میخوندم که دیدم روی زمین نیافتادم!!!وا؟!الان باید پخش زمین می شدم ویکی ازپاهامم شکسته بود!!!هههه...آخه ازروی سکو داشتم می افتادم پائین!!!نگاهمو چرخوندم وثابت موندن توی دوتا چشم های طوسی!!!این کیه؟؟؟آلزایمر گرفتم هنوز نیافتاده......
-
زندگی رویایی-قسمت دهم
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 23:09
سلام بفرمائید ادامه مطلب....................................................................فری ومهسا مخصوصا شما!! چشمامو باز کردم...تار میدیدم چند بار چشمامو باز وبسته کردم دیدم ویدا نیستش!!!وااای نکنه رفته کنسرت؟؟؟نکنه همه رفتن من خواب موندم؟ینی نباید منو بیدار می کردن؟خب خوابت سنگینه...چه ربطی داره؟؟؟ربط داره دیگه...
-
دلم تنگه!!!!
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 11:16
سلاممم دلم براتون تنگیده بووود...چه خبر؟ خوفین؟ خوش میگذره امتحانا؟؟؟!!!
-
زندگی رویایی-قسمت نهم
شنبه 27 اردیبهشت 1393 22:36
سلام بفرمائید ادمه...فقط آخرش ضدحال میخورین مخصوصا فری...هههههههههههه چی؟؟؟این چی گفت؟؟؟اینقد آروم گفت که فکرکنم نمیخواس من بشنوم وپشیمون شد...ولی فایده نداره من شنیدم...حالا چرا معذرت خواهی می کنه؟؟؟اونم ازمن؟؟؟که اینقد بدش میاد ازم؟؟؟نمیدونم... واقعا گیج شدم...بیخیالش... -آرتا.... برگشتم سمتش...فاصلمون زیاد...
-
دو چیزی
شنبه 27 اردیبهشت 1393 22:25
سلام دوستان!اول اینکه برین اون یکی وبم آپ کردم....دوم اینکه لاله اگه آدرس جدید مهسا رو میخوای اینه:romanmahsa123.blogsky.comتوی اون یکی وبش دیگه آپ نمی کنه... همین...بنفش باشید
-
تلافی-قسمت بیست وهفتم
شنبه 27 اردیبهشت 1393 18:14
سلام...اینم تلافی...لاله جون برای تو آپیدم...وهرکی یم که تلافی رو دوس داره! پوشه ام رو باز کردم...ولی کاغذامو تیکه تیکه دیدم! ای وای چجور این طور شده؟! خاک تو مخم...حالا جواب استاد رو چی بدم؟ فکرم رفت پیش رامین...کارخودشه مطمئنم...پسره ی بی شوور...براش دارم...بعد از کلی التماس از استاد بهم اجازه داد فردا بیارم! ولی...
-
زندگی رویایی-قسمت هشتم
جمعه 26 اردیبهشت 1393 23:10
سلام قسمت هشتم منتظرتونه.....اینم بخاطر فردوس آپیدم آخه به این داستان علاقه داره...بفرما دوستم! یه شلوار مشکی راحتی وپیرهن آستین کوتاه قرمز تیره جذبی که عظلاتشو نشون میداد...نه بابا...عجب قدی...عجب هیکلی...با خوشکل...ههههههه...وااااااااای نه آدم دراین حد باید ضدحال بخوره؟؟؟اوووووف همه جا باید این پسره ی یه وری...
-
روز پدر!!!!
پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 21:54
من کلا چند روز عقبم!!!اون از روز مادر که چند روز بعد اینم ازروز پدر...یعنی من نوبری ام برا خودما!!!خب خب حالا عیبی نداره جبران می کنم نزنین..ههههههه ... روز پدر مبارککک..روز تمام پدرای گل دنیا بخصوص بابای جییییییییییییییییییییییگر خودم مبارک....بابا جونم ایشالله همیشه سایه ات بالا سرم باشه...اوخی یه قطره اشک سرازیر شد...
-
زندگی رویایی-قسمت هفتم
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 21:20
سلام بفرمائید ادامه.............................................. بافراری آبی تیره ی براق من رفتیم!بله میخوام بگم فراری دارم مشکلیه؟؟؟!!!هههههههههههه...توی راه آهنگ بلند وبود ولیدا و ویدا داشتن مسخره بازی در میوردن وقرش میدادن...منم فقط نقش خنده رو داشتم آخه تمام حواسم به رانندگی بود...به مرکز خرید رسیدیم... یه مجتمع...
-
کادو!!!!
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 20:15
سلام جو گرفتم رفتم بازار برا دوستام کادو گرفتم وتوی ادامه مطلب گذاشتم....هرکدوم یه قیمتن اگه برا یکی دوتا کادو گرفتم بخاطر اینکه همه قیمتا دریه سطح باشن!!!بعلللله...میدونم دنیا هم براشون کمه ولی امیدوارم خوششون بیاد...بفرمائید ادامه فری feri lambert خعلی گرون شد کوفت بشه...هههههههههههه مهسا(که اگه اسمشو نیارم زمین...
-
سوال!!!
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 13:55
سلام دوستان...یه سوال میخواستم ازتون بپرسم حتما جواب بدین... سوال:دوس دارین اگه پسر بودین چه اخلاقایی رو داشته باشین؟ اگه میخواین اخلاقا منو پسر بودم بدونین بپرین ادامه... اگه پسر بودم.... یه پسر شیطوون-مغرور-چشم چرون-دخترباز!-سرکار گذاشتن دخترا و.... عقیده ام به اینه که اگه یه دختری خوب باشه هیچوقت باپسری دوس نمی...
-
تلافی-قسمت بیست وششم
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 16:46
سلام بفرمائید ادامه...ازاین به بعد یکی درمیون آپ می کنم...تلافی-زندگی رویایی...الان آپ بعدیم می شه زندگی رویایی...مرسی..نظر فراموش نشه سعی کردم آرامش خودمو حفظ کنم...جرئت نداره چیزی بگه یابزنم... مگه الکیه؟والا...درحالیکه خودمو خونسرد نشون میدادم ولی ازدرون چند بارسکته رو زده بودم...آخه باید میدیدین...خیلی وحشتناک شده...
-
نظررررر!!!
یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 20:40
سلووووم برین ادامه مطلب...مرسی... سوال:داستان تلافی یا زندگی رویایی؟ کدوم بیشتر می پسندین که بعد امتحانا اونو آپ کنم؟! لطفا حتما بگییییید...به قول بیگ گلمبرت ممنان...
-
زندگی رویایی-قسمت ششم
پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 21:32
سلام من آپیدم بوخودا دیگه آخرین آپه!!!آخه اینو ازقبلا ذخیره کرده بودم..الان ثبتش کردم... -میخوایم روی دانشجوها آزمایش انجام بدیم!منظورم اینه که ببینیم تاچه حدی میتونن عکسبرداری کنن!توی همین فکر بودیم که دیدیم چند تا خواننده ی معروف قراره به همین زودی کنسرت برگزار کنن وبه یه عکاس خوب نیاز دارن...برای همین چون میدونم تو...
-
زندگی رویایی-قسمت پنجم
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 23:11
سلااام بفرمائید ادامه.... آرتان منو رسوند خونه...ورفت ویدا رو برسونه...خاک برسرم دختر و پسرتنها باهم...هیییی آرتا زبونتو گازبگیر...این چه حرفیه آرتان پسرخوفیه!!!خب خوف که هس ولی هیچ پسری بدش نمیاد که بادختری که فکرکنم دوسش داره تنها باشه...زبونتو گازبگیرهرچی باشه ولی اینطور نیس آرتان...گازنمی گیرم درد داره...
-
زندگی رویایی-قسمت چهارم
سهشنبه 16 اردیبهشت 1393 13:51
زندگی رویایی منتظرتونه!!...قسمت چهارمش... - جییییییییییییییییییییییییغ بیدارشو آررررررررررررررررتا!!!! این صدای نکری ویدا هه...نمی دونم چشه جیغ میزنه!!!ازیه دیوونه هم چیزی بیشترازاین برنمیاد!!!بیخالش خوابو بچسب...سعی کردم دوباره بخوابم...ولی دوباره... -جیییییییییییییییییییییییییییییغ آرتا بیدارشوووووووووووووووو... ای...
-
عکس شخصیت های زندگی رویایی
سهشنبه 16 اردیبهشت 1393 00:03
سلام بفرمائید ادامه...معرفی وعکس شخصیت زندگی رویایی رو گذاشتم..نبینی پشیمون میشی هاا...ازماگفتن بود آرتا:خودم... آرتان :داداش خیالی..-عاشق ویداوبعدش هم... ویدا:فردوس النا:آیدا لیدا:مهسا لوئیس:بی اف آیدا! آدام:آدام لمبرت!!!کسی که ویدا عاشقشه!!! ویشا:یه دخترجلف-پسرباز-چرت ادوارد:پسرشیطوون-چشم چرون-زرنگ مایکل:یکی ازپسرای...
-
زندگی رویایی-قسمت سوم
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 17:57
سلوووم بفرمایید ادامه...قسمت سوم منتظرتونه ... چی؟؟؟!!!! ها؟؟؟؟!!!! هنوز توی تعجب بودم...آرتان برای خودش یه میز مجللی چیده بووود...کره-مربا-تخم مرغ-پنیر-آب پرتقال-شیر.....این چرا یدفعه ای زرنگ شد؟؟؟ تاقبل ازاومدن ویدا دست به سیاه و سفید نمیزد...اصن هروقت ویدا میاد انرژی کار پیدا می کنه...یامثلا می خواد بگه من پسره...
-
زندگی رویایی-قسمت دوم
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 13:43
سلوووم اینم قسمت دوم...نظرفراموش نشه ها احساس کردم گردنم خیسه...بادکولرکه دقیقا توی صورتم بودپس چراعرق کردم؟؟؟ به ناچارچشماموبازکردم که بادوتاچشم آبی روشن مواجه شدم.. ویدااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تمام آب تنگ رو خالی کرده بود روم!!! دختره ی نفهم!! ویدا همونطور که نیشش باز بود تنگ آب روروی میز گذاشت و پیشم روی تخت...
-
زندگی رویایی-قسمت اول...
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 01:01
سلوووم یه داستان جدید به ذهنم رسیده قسمته اولشو بخونین ونظراتتون رو حتما بگید...مرسی... -آرتاااااااان؟؟؟؟؟کجایی؟؟؟؟؟؟؟ پله هارو دوتایکی کردم و خودمو رسوندم به طبقه پایین ...بادیدن آرتان عصبانیتم بیشترشد!!! پسره چلغوز دیوونه ده ساعت دارم صداش می کنم بعد بی خیال نشسته داره تلویزیون نگاه می کنه...بگیری نصفش کنی...چندتا...
-
رزسیاه-قسمت آخر
شنبه 13 اردیبهشت 1393 19:37
سلام بالاخره یکی ازداستانام تمام شد...بخونینونظراتتون رو حتما بگین...عیب و ایراد هم داشت همینجا عذر خواهی میکنم...مرسی...بفرمائید ادامه............... - سلام رز بیرونی؟ - هیچی...چون بارون رو دوست دارم... - ما داریم یخ می زنیم این ازبارون خوشش میاد...زیرش ایستاده!!!... - خب دیگه ما اینیم اون لحضات بهترین لحضات زندگیم...
-
لجبازی من!!!
شنبه 13 اردیبهشت 1393 17:26
-
تلافی-قسمت بیست پنجم
جمعه 12 اردیبهشت 1393 21:27
سلوووم بفرمائید ادامه...فکرکنم این آخرین قسمتیه که قبل ازامتحانا آپ میکنم...نمیخواد الان خودتون رو ناراحت کنین...بفرمائید ادامه................................... استقلالی ها وپرسپولیسی ها جدا ازهم نشسته بودیم...یکم فاصله بینمون بود...کاسه ی تخمه هم پیشمون بود...همین اول بازی افتادیم به جون هم... -من:خاک توسرتون کنن...
-
تلافی-بیست وچهارم
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 22:08
ادامه...................... منو و رامین سوارماشین شدیم ورفتیم به نزدیک ترین فروشگاه...رامین داشت کنسرو و تن ماهی میخرید...منم داشتم خوراکی میگرفتم...وااای تو یخچال فروشگاه عشقمو دیدم!!!اومدم درشو باز کنم برش دارم که یکی زود ترازمن قاپوندش...برگشتم وبا عصبانیت نگاش کردم...یکم بهش توجه کردم چقد قیافش آشنا...
-
نظر سنجی!
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 14:11
سلام بوچه ها خوفین؟؟؟یه نظرسنجی داخله ادامه مطلب گذاشتم برین بخونین ونظراتتون رو بگید..... مرسی... کدام یک از داستانام رو دوس دارین؟؟؟ 1-قلب شیشه ای 2-رز سیاه 3-خط قرمز 4-تلافی
-
تولد دوستم!!!
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 16:31
سلام امروز تولد یکی ازدوستای گلمونه!!!اونم کسی نیس جز : شهرزاد یاهمون پارسی دخت خودمون.... تولدشو تبریک میگم امیدوارم چندین سااااااااااال عمر کنه... چند تا هورا براش بکشیم و یکمم براش برخصیم شام تولدت باخودم ... اینم هدیه من به تو...امیدوارم خوشت اومده باشه عزیزم... .................